والدین از وعده و وعید دادن به فرزندان خود به چند دلیل استفاده میکنند: برای رشوه دادن به فرزند جهت انجام کاری که خودشان میخواهند، اجتناب از برخورد احتمالی با فرزندشان، ناامید نکردن فرزند و ایجاد امید در او. ولی بچهها وقتی نوبت به قول میرسد بسیار سمج میشوند و شکستن قول و عهدتان با آنها در واقع اعتماد او به شما را از بین میبرد. در اینجا به چند قول و وعده و وعید که معمولاً والدین میدهند( و آنها را میشکنند!) اشاره میکنیم و توصیههایی برای والدین میآوریم.
1."قول میدم درد نداشته باشه."
باید بدانید که درد یک امر درونی است، پس وقتی بانداژ شما را برمیدارند زیاد برایتان مهم نیست، ولی فرزندتان حس دیگری دارد. بجای آنکه قول بدهید که اصلاً درد ندارد، بگویید که ممکن است کمیدرد داشته باشد، ولی خیلی زود تمام میشود.
2- "قول میدم قبل از اینکه خوابت ببره بیام خونه."
در مورد موقعیتها و شرایطی که خارج از کنترل شما هستند– مانند ترافیک و جلسات دقیقه نودی– مراقب باشید. بجای آن بگویید: "قول میدم تمام تلاشمو بکنم و قبل از اینکه بخوابی خونه باشم."
3- "قول میدم هفته دیگه ببرمت پارک با دوستت بازی کنی، ولی امروز نه."
بچهها همیشه جزئیات را به یاد دارند. اگر بگویید هفته دیگر، یادشان میماند. سعی کنید گزینه واقع گرایانه تری بدهید: "بذار با مامان دوستت حرف بزنم و قرار بذاریم بریم پارک."
4- "قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات."
رشوه دادن به فرزندتان به او خودکفایی را یاد نمیدهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنید و در عوض به او کمک کنید عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنین چیزی بگویید: "اسباب بازی هاتو جمع کن تا کسی روشون نیفته خراب بشن."
5- "قول میدم اگه مشقاتو انجام بدی، باهوش ترین بچه کلاس بشی."
به او کمک کنید تا ارزش یادگیری را بفهمد، نه اینکه تمرکز او را به سمت بهترین بودن جلب کنید. بهتر است بگویید: "انجام دادن تکلیف شب باعث میشه که رشد کنی و چیزای زیادی یاد بگیری."
6- "قول میدم که فردا روز بهتری باشه."
والدین میخواهند همه چیز را برای فرزندانشان بهتر کنند، ولی گاهی آنچه بچهها بیش از همه به آن نیاز دارند، این است که احساساتشان درک و پذیرفته شود. جمله بهتر این است: "به نظر میرسه که امروز روز سختی برات بوده."
7- "قول میدم که دفعه دیگه برای تولدت بریم مسافرت."
فرزندتان ناامیدانه چیز خاص و ویژهای از شما میخواهد و شما ناامیدانه میخواهد آن را به او بدهید، ولی چیزهای بزرگ و گرانی مانند سفر نیاز به پول و برنامه ریزی دارد. فرزندتان را در برنامه ریزیها دخالت دهید تا بهتر وسعت آن را درک کند. مثلاً بگویید: "منم فکر میکنم تو این مسافرت بهمون خیلی خوش بگذره. پس بذار براش پول پس انداز کنیم."

نظرات